معماری تماشاخانه و شیوة اجرا در تئاتر یونان باستان
قیمت فایل فقط 9,100 تومان
معماری تماشاخانه و شیوة اجرا در تئاتر یونان باستان
معماری تئاتر
مكان اجرای تئایردر یونان معمولاً وابسته به حریم خدایان بود. پیش از برپاییهای مسابقات دراماتیك مكانهایی از این نوع فراوان بودند. محققان معتقدند فضاهای تئاتری اولیه در سرزمین یونان چهارگوش یا مستطیل شكل بوده اند. منشأ شكل ساختمان تئاتر هرچه باشد، تئاتر یونان در سدهی پنجم اصولاً دایرهای شكل بوده است. از طرفی با آنكه تئاترهای دیگری نیز در یونان وجود داشتند، مورخان تنها به تئاتر دیونوسوس توجه نشان داده اند چرا كه كلیهی نمایشنامههای موجود یونانی در آنجا اجرا شده اند.
قدیمیترین مشخصهی تئاتر دیونوسوس وجود اركسترا (یا محل رقص) بود در اصل ساختمان تئاتر را احتمالاً در دامنهی تپه میساختند، زیرا تماشاگران می توانستند روی تپهها بنشینند یا بایستند و نمایشهای همسرایی را كه قدیمیتر از تراژدی بودند تماشا كنند. در سدهی ششم گاه یك تراس در پای تپه می ساختند و در آن یك اركسترای گرد به قطر 22 متر، در جانب محل تماشاگران قرار میدادند و یك قربانگاه به نام تیمل در مركز این دایره قرار میگرفت. با استثناهای ناچیزی اركسترا تا دوران مسیحیت بدون تغییر ماند.
منشأ ساختن صحنه، یا اسكین احتمالاً به بعد از رواج اركسترا میرسد از آنجا كه اسكین به معنای «كلبه» یا «چادر» است ساختمان صحنه احتمالاً ازساختمان رختكنهای موقتی ناشی شده است و بعدها توسط نویسندهی خلاقی جزء صحنه گردیده است.
تغییر اساسی در تئاتر دیونوسوس هنگامی رخ داد كه پریكلس بنای اُدئون (یا تالار موسیقی) را در سال 440 در جوار آن ساخت. در این زمان به جای دیوار منحنی تراس در اركسترا دیوار راستی قرار داده شد در طرف داخل دیوار، رو به تماشاگران، ده شیار بر روی دیوار تعبیه شد. اكثر مورخان معتقدند تعبیهی این شیارها برای آن بود تا بتوان تیرهایی را كه اتاق صحنه بر آن سوار می شد در آنها جاسازی كرد. علاوه بر آن، یك برآمدگی سنگی یا تراس از دیوار به طرف اركسترا كار گذاشتند كه كاربرد آن برای ما روشن نیست، اما می توان حدس زد كه این برآمدگی پایه ای بوده تا دستگاههای متعلق به صحنهی تئاتر را بر آن استوار كنند. این بناهای ناقص تنها مداركی هستند كه از ساختمان تئاتر در سدهی پنجم به دست آمده است.
وسایل مورد نیاز در نمایشنامههای موجود بسیار ساده است: یك یا چند در كه به طرف محل بازی گشوده میشد، و یك سطح ایوان مانند بر روی سقف، یا سكویی در طبقهی دوم كه برای ظهور خدایان یا نمایش نقاط مرتفع مثل كوه به كار می رفت.
آیا پس زمینهی همهی صحنه های نمایش همان نمای خارجی سنتی ساختمان صحنه بوده یا دكورهای دیگری نیز برای صحنه های مشخص تر ساخته میشد؟ در پاسخ آنچه اهمیت دارد آن است كه بین دكورسازی قبل و بعد از زمانی كه ساختمان صحنه بوجود آمد تمایز قایل شویم، زیرا احتمالاً هنگامی كه اسكین پس زمینهی صحنهی نمایش شد وضع دكورسازی عوض شد.
معمولاً چنین فرض می شود كه پس از 458 پیش از میلاد، همهی نمایشها، اسكین را به عنوان پس زمینهی صحنه مورد استفاده قرار دادند. اسكین به سادگی می تواند نیازهای همهی نمایشنامههای موجود را برآورد زیرا اكثر نمایشنامهها در مقابل یك معبد، یك قصر، یا انواع دیگر بناها اتفاق میافتند. اما اینجا سؤال دیگری پیش میآید كه نمایشنامههایی كه در مقابل غارها، یا در بیشهزارها یا در اردوگاههای نظامی اتفاق میافتند چگونه صحنهای داشته اند؟ برای پاسخ به این سؤال مورخان و محققین پاسخهای متفاوتی داده اند كه عبارتند از:
1- برخی مورخان اصرار دارند كه چند دكور پیش ساخته وثابت وجود داشته كه امكانات اجرای همهی نمایشنامهها را در آنها فراهم كرده بودند.
2- عدهای دیگر معتقدند كه چندین وسیلهای نمادین (از جمله سپر برای اردوگاه نظامی، صدف و صخره برای صحنههای كنار دریا، و یك درخت به جای بیشهزار) به صحنههای ساده و قراردادی افزوده میشدند.
3- پارهای از محققین نیز بر این باورند كه اصولاً گفتارهای متن نكات لازم و فضای مناسب صحنه را تشریح می كرد ومحوطهی جلوی اسكین به عنوان پس زمینهای قراردادی در همه نمایشنامهها به كار میرفت.
این جدلها، با نظر دیگری پیوند میخورند كه به وجودصحنههای نقاشی شده اعتقاد دارد. ارسطو امتیاز بدعت رنگآمیزی صحنه را از آن سوفوكل می داند. اما ویتروویوس می گوید صحنه آرایی در زمان اشیل ابداع شد. برای آشتی دادن این دونظر مخالف، محققان آغاز رنگآمیزی صحنه را بین سالهای 468 و 456پیش ازمیلاد جای میدهند.
موضوع صحنه آرائی به صورت تقلید از واقعیت در مقابل صحنههای قراردادی، مبحث مهمی است زیرا اگر تقلید از واقعیت یا توهم سازی مورد نظر آنان بوده باشد، وجود تنها یك پس زمینه كافی نبوده است تا نیازهای مختلف همهی نمایشها را بدون تغییرات اساسی برآورد، در نتیجه كسانی كه طرفدار این عقیدهاند ناچار خواهند شد بپذیرند كه اسكینها از انعطاف كافی برخوردار بودهاند. در این مورد دوشیوه پیشنهاد شده است:
الف) پیناكِس یا دیواره های رنگ شده.
ب) پریاكتوا یا منشورهای مثلثی كه روی هر یك از وجوه آن منظرهی متفاوتی نقاشی شده است.
پیناكِس را میتوان در صحنه كار گذاشت و برحسب نیاز نقش آن را تغییر داد در دورههای بعد پریاكتوا را بر محوری گردان نصب كرده و بنا به مقتضیات وجوه مختلف آن را در مقابل تماشاگر قرار میدادند.
داستان اكثر تراژدیهای یونانی در مكانی واحد اتفاق می افتد، اما نمایشنامهای كه بلافاصله پس از نمایشنامهی قبلی اجرا میشد اغلب مكان یا صحنهی دیگری را طلب میكرد. لذا هر گاه كه تغییر صحنه لازم میآمد در فاصلهی اجرای دو نمایش این تغییرات اعمال میگردید.
اما سؤال دیگری در اینجا پیش می آید كه در بعضی از تراژدیها و بسیاری از كمدیها درخود نمایش تغییر صحنه لازم میآید. تغییر صحنه در این نمایشها چگونه بوده است ؟
در جواب این سؤال علاوه بر احتمالاتی كه تاكنون بر شمردیم (پیناكِس و پریاكتوا) مورخان و محققین در پاسخ امكانات زیر را مطرح كرده اند:
الف) گاه بازیگران و همسرایان صحنه را ترك میكردند و دوباره به صحنه باز میگشتند و این عمل به تغییر مكان بازی تعبیر میشد.
ب) دربعضی از نمایشهای كمدی یك گردش بازیگران به دور اركسترا، به طور قراردادی، به معنای تغییر مكان محسوب میگردید.
ج) همچنین به نظر میرسد در كمدی، درهای مخصوص یا قسمتهایی از اسكین به عنوان مكانهایی كاملاً متفاوت گرفته میشدند و این قرارداد احتمالاً در تراژدی هم پذیرفته شده بود.
صحنههای قراردادی رواج بیشتری از صحنهی واقعگرایانه داشته است.
كسانی كه منكر وجود صحنهاند بر این باورند كه:
قیمت فایل فقط 9,100 تومان
برچسب ها : معماری تماشاخانه و شیوه اجرا در تئاتر یونان باستان 13 ص , معماری تماشاخانه و شیوه اجرا در تئاتر یونان باستان , دانلود معماری تماشاخانه و شیوه اجرا در تئاتر یونان باستان 13 ص , دانلود تحقیق معماری تماشاخانه و شیوه اجرا در تئاتر یونان باستان 13 ص , دانلود تحقیق در مورد معماری تماشاخانه و شیوه اجرا در تئاتر یونان باستان 13 ص